انعکاس لحظه ها

یادداشت های من

انعکاس لحظه ها

یادداشت های من

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

عفت و طهارت....

لیلی زارعی | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ | ۰ نظر
انعکاس لحظه ها - عفت و طهارت....انعکاس لحظه ها - عفت و طهارت....

عفت و طهارت....

حجاب است که می تواند عفت و طهارت و تقوا را در زن نگه دارد.

  • لیلی زارعی

داستان : مداد و زندگی

لیلی زارعی | يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۵:۴۰ ق.ظ | ۰ نظر
انعکاس لحظه ها - داستان : مداد و زندگیانعکاس لحظه ها - داستان : مداد و زندگی

داستان : مداد و زندگی

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟

پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .

- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .

بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد ۵خاصیتاست که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی .

صفت اول :

می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .اسم این دست خداست .او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .

صفت دوم :

گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .

صفت سوم :

مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.

صفت چهارم :

چوب یا شکلخارجیمداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .

صفت پنجم:

همیشهاثری از خود به جا می گذارد .بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .



  • لیلی زارعی

داستان : پارسا و پزشک مهربان

لیلی زارعی | سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۲ ق.ظ | ۰ نظر
انعکاس لحظه ها - داستان : پارسا و پزشک مهربانانعکاس لحظه ها - داستان : پارسا و پزشک مهربان

داستان : پارسا و پزشک مهربان

نویسنده: حسین علیرضا زاده باقری

تصویرگر: سمانه طالبی

ناشر: جهات سترگ_۱۳۸۸

گروه سنی ب

book

داستان درمورد پسر بچه ای است به نام پارسا. که یک روز بعد از بازی، خسته به خانه می آید و سراغ یخچال رفته و شروع به خوردن میوه میکند، تذکر مادر هم در مورد شستن دست ها ومیوه تاثیری ندارد.

همین اتفاق باز هم تکرار میشود و پارسا بعد از بازی بدون شستن دستها یش به خوردن غذا مشغول میشود.

هنگام بازگشت به خانه دل درد پارسا شروع میشود و والدینش مجبور میشوند به پزشک مراجعه کنند.

…….

پزشک به پارسا گفت: پسرم هیچ وقت با دست های کثیف و آلوده غذا نخور، چون میکروب ها با چشم دیده نمی شوند اما زیر ناخن ها و روی پوست دست ما مخفی می شوند و با خوردن غذا وارد بدن ما می شوند و این باعث مسمومیت و بیماری های مختلف میشود.

……

پارسا به پدر ومادر وپزشک قول داد همیشه بهداشت را رعایت کند و با دست های کثیف خوراکی نخورد و برای پدر و مادرش دردسر درست نکند.

چند نکته در این کتاب به بچه ها آموزش داده میشود :

بعد از بازی و قبل از خوردن غذا حتما دست و صورتتان را با آب و صابون بشویید.

پزشک دوست بچه هاست و باید توصیه های او را جدی بگیرید.



  • لیلی زارعی