ورزش صبحگاهی ( ای کاش من هم لحظه ای کودک شوم )
لیلی زارعی |
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۱۵ ب.ظ |
۰ نظر
صبح شده
چشم که می گشایی ، به تو لبخند می زند زندگی .
طلوعی دوباره است ؛ فرصتی دوباره برای شکفتن .
ثانیه های شب ، قطار قطار صف کشیده اند بهاستقبال بیداری تو .
نسیم ، چشم به در حلقه کرده است تا قدم به خیابان بگذاری.
برخیزز ! شکوفه ها منتظرند . مسابقه عشق است در شهر ؛
نقشه گنج روزی حلال را بخوان ! در شیار دست هایت ،
طلای نعمت را پای دیوارها چال کرده اند
بگرد تا بیابی !...
.
.
.
" و ای کاش من هم لحظه ای کودک شوم "
- ۰ نظر
- ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۵