تقدیر و تشکرو تبریک به مناسبت هفته معلم...
تقدیر و تشکرو تبریک به مناسبت هفته معلم...
- ۰ نظر
- ۰۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۰:۰۵
سِبابُ المؤمِنِ
فُسوقٌ ، و قِتالُهُ کُفرٌ ، و أکلُ لَحمِهِ مِن مَعصیَةِ اللّه ِ .( میزان الحکمه،
ج5،ص186)
ناسزا گفتن به مؤمن فسق
است و جنگیدن با او کفر و خوردن گوشت او (غیبت کردن از وى) معصیت خداست
.(رسول الله(ص))
هر بار خدا میگفت: از قطره تا دریا راهیست طولانی..
راهی از رنج و عشق و صبوری،هر قطره را لیاقت دریا نیست!!
قطره عبور کرد و گذشت،قطره پشت سر گذاشت.
قطره روان شد و راه افتاد و هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری اموخت..
تا روزی که خدا گفت:امروز روز توست،روز دریا شدن!
خدا قطره را به دریا رساند..قطره طعم دریا را چشید،،طعم دریا شدن را..
اما روزی قطره به خدا گفت:از دریا بزرگتر، اری از دریا بزرگتر هم هست؟؟
خدا گفت: هست!!
قطره گفت: پس من ان را میخواهم، بزرگترین را، بی نهایت را..
خدا قطره را برداشت و در قلب ادم گذاشت و گفت: اینجا بی نهایت است..
ادم عاشق بود، دنبال کلمه ای میگشت تا عشق را توی ان بریزد اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت.
ادم همه ی عشقش را توی یک قطره ریخت، قطره از قلب عاشق عبور کرد
و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید؛ خدا گفت: حالا تو بی نهایتی،،،
چون که عکس من در اشک عاشق است...!!!!!!!!
امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی !!
اول این که بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم این که در بهترین بستر و رخت خواب جهان بخوابی!
و سوم این که در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی!
پسر لقمان گفت:(ای پدر،ما خانواده بسیار فقیری هستیم.چطور می توانم این کار ها را انجام دهم ؟)
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری،هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی،در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای گیری،آنگاه بهترین خانه های جهان مال توست.
روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت من قویترم یا تو؟ پسر گفت من.
پدر جا خورده و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟ پسر گفت من.
پدر بغض کرد ودوباره پرسید من قویترم یا تو؟ پسر گفت من .
پدر ازجابلند شد چند قدم باناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟ پسر گفت تو ...
پدر گفت چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم ؟
پسر گفت نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم . . .